انفاق مالی را زكات مال يا زكات روح و يا زكات نفس میگويد . كمااينكه كلمه صدقه هم همين طور است ، امروز صدقه مفهوم خاصی دارد ، اگرمثلا میگوئيم صدقه سری . قرآن هر كار خيری را میگويد صدقه . اگر شما يكبيمارستان بسازيد يا يك كتاب تأليف كنيد كه خير آن به مردم میرسد ، ازنظر قرآن صدقه است ، صدقة جارية . و لهذا كسانی از اهل تسنن هم كهخواستهاند به مفهومی كه از اين آيه برداشت شده ايراد بگيرند ، به اينكلمهاش ايراد نگرفتهاند كه زكات به انگشتر تعلق نمیگيرد ، چون آنهاوارد به ادبيات عرب هستند و میدانند كه زكات اختصاص به زكات واجبندارد . و اما مسئله اينكه چرا در حال ركوع اينچنين شد ؟ اين ايراد را افرادیاز قدما مثل فخر رازی گرفتهاند كه علی ( ع ) هميشه در حال نماز آنچنان ازخود بيخود بود كه توجه به اطراف پيدا نمیكرد . چگونه شما میگوئيد كه درحال نماز اين طور شد ؟ جواب اينست كه اولا اينكه علی ( ع ) در نماز ازخود بيخود میشد ، يك حقيقتی است اما اينجور نيست كه همه حالات اوليایالهی ، هميشه مثل همديگر بوده است . خود پيغمبر اكرم هر دو حال برايشنقل شده ، گاهی در حال نماز يك حالت جذبهای پيدا میكرد كه اصلا طاقتنمیآورد كه اذان تمام شود ، میگفت : « ارحنا يا بلال ! » زود [ باش ] كهشروع كنيم به نماز . گاهی هم در حال نماز بود ، سر به سجده میگذاشت ،امام حسن يا امام حسين يا نوه ديگرش میآمد روی شانهاش سوار میشد وحضرت با آرامش صبر میكرد كه اين بچه نيفتد ، سجدهاش را طول میداد تااينكه او بلند شود . يك دفعه پيغمبر اكرم ايستاده بود به نماز . جلویمحل نماز گويا كسی آب دهان انداخته بود . پيغمبر ( ص ) يك قدم به جلوبرداشت و با پايش |