روی آنرا پوشاند و بعد برگشت كه فقها از اين [ قضيه ] مسائلی را در بابنماز استخراج كردهاند . سيد بحر العلوم میگويد :
و مشی خير الخلق فی المحراب |
يفتح منه اكثر الابواب |
يعنی اينكه پيغمبر ( ص ) در حال نماز دو قدم رفت جلو ، آن كار را كردو برگشت ، خيلی مسائل را حل میكند كه در باب نماز چه مقدار عمل خارججايز است يا جايز نيست و خيلی چيزهای ديگر . بنابر اين حالات مختلفیبوده است . مطلب ديگری كه عرفانی است اينست كه آنها كه روی مذاقهای عرفانی سخنمیگويند معتقدند كه اگر انجذاب خيلی كامل شد ، در آن ، حالت برگشتاست يعنی شخص در عين اينكه مشغول به خدا هست ، مشغول به ماوراء همهست . آنها اين طور میگويند و من هم اين حرف را قبول دارم ولی در اينجلسه شايد خيلی قابل قبول نيست كه ما بخواهيم عرض بكنيم . مثل مسئلهخلع بدن است . افرادی كه تازه به اين مرحله میرسند ، يك لحظهای ، دولحظهای ، يك ساعتی خلع بدن میكنند . بعضی افراد در همه احوال در حال خلعبدنند . ( البته من معتقد هستم و ديدهام ) مثلا الان با ما و شما نشستهاندو در حال خلع بدن هستند . به نظر آنها آن حالتی كه در وقت نماز تير رااز بدنش بيرون بكشند و متوجه نشود ، ناقصتر از آن حالتی است كه در حالنماز توجه به حال فقير دارد ، نه اينكه در اينجا از خدا غافل است و بهفقير توجه كرده ، بلكه آنچنان توجه به خدايش كامل است كه در آن حالتمام عالم را میبيند . پس بنابر اين با اين قرائن نمیشود اينها را ردكرد .