« حق الرعيه علی الوالی » . . . 5 - ايضا در مقاله 12 از سلسله مقالات سيری در نهج البلاغه گفتيم كهاحتياجات بشر در آب و نان و خانه و مسكن خلاصه نمیشود . احتياج انسان بايك كبوتر و يا يك آهو از زمين تا آسمان متفاوت است . بشر يك سلسلهنيازهای روانی دارد . لهذا برای يك حكومت كه بخواهد طبيعی و محبوب وقابل تحمل باشد كافی نيست كه بر آورنده نيازهای مادی باشد ، توجه بهنيازهای انسانی و معنوی نيز لازم است . در رأس نيازهای معنوی اينست كهحكومت با چه چشمی نگاه كند به مردم ، به چشم ابزارهای بی جان كه ضمنابايد نگهداری هم كرد و يا به چشم حيوانهای باركش و شيرده كه بايدتيمارشان هم ضمنا كرد و يا به چشم انسانهای متساوی الحقوق و بلكه به شكلمخدومها . خلاصه آيا مردم برای رهبر و يا رهبر برای مردم ؟ در آن مقاله گفتيم كه اعتراف به حقوق مردم شرط لازم و احتراز از هرچيزی كه مشعر بر نفی حاكميت آنها باشد شرط اول رهبری سالم و شرط اولرهبری طبيعی است كه میتواند رضايت و اطمينان مردم را جلب كند .گفتيم كه پيوند تصنعی كه كليسا ميان اعتقاد به خدا و نفی حق حاكميتمردم و بالالزام ميان حق حاكميت مردم و نفی خدا بر قرار كرد عامل مهمی دررو گرداندن مردم از دين و مذهب شد . در حقيقت اصل مردم برای رهبر و نهرهبر برای مردم را تثبيت كرد . ( رجوع شود به كتاب علل گرايش بهماديگری ) كاليگولا امپراطور روم ( در قرن اول ميلادی و يا پيش از ميلاد ) میگفتهاست همان قسمی كه چوپان بر گوسفند برتری دارد ، قائدين قوم نيز بر مردمبرتری دارند ، قائدين نظير خدايان و رعايا نظير |