میشود اما يك كارشناسی خيلی بالاتر از حد يك مجتهد ، كارشناسی من جانبالله ، [ و ائمه ] يعنی افرادی كه اسلام شناس هستند البته نه اسلامشناسانیكه از روی عقل و فكر خودشان اسلام را شناخته باشند كه قهرا جايز الخطاباشند بلكه افرادی كه از يك طريق رمزی و غيبی كه بر ما مجهول است ،علوم اسلام را از پيغمبر گرفتهاند ، از پيغمبر ( ص ) رسيده به علی ( ع )و از علی ( ع ) رسيده به امامان بعد و در تمام ادوار ائمه ، علم اسلام ،يك علم معصوم غير مخطی كه هيچ خطا نمیكند ، از هر امامی به امامان بعدرسيده است . اهل تسنن برای هيچكس چنين مقامی قائل نيستند . پس آنها در اينگونهامامت ، اصلا قائل به وجود امام نيستند ، قائل به امامت نيستند نه اينكهقائل به امامت هستند و میگويند علی ( ع ) امام نيست و ابوبكر چنين است. برای ابوبكر و عمر و عثمان و به طور كلی برای هيچيك از صحابه چنين شأنو مقامی قائل نيستند و لهذا در كتابهای خودشان هزاران اشتباه را ازابوبكر و عمر در مسائل دينی نقل میكنند . ولی شيعه امامان خودش را معصوماز خطا میداند و محال است كه به خطايی برای امام اقرار بكند . [ دركتابهای اهل تسنن مثلا آمده است ] ابوبكر در فلان جا چنين گفت ، اشتباهكرد بعد خودش گفت : ان لی شيطانا يعترينی يك شيطانی است كه گاهی برمن مسلط میشود و من اشتباهاتی میكنم . و يا عمر در فلان جا اشتباه و خطاكرد و بعد گفت اين زنها هم از عمر فاضلتر و عالمترند . میگويند وقتی كه ابوبكر مرد ، خاندان او و از جمله عايشه كه دخترابوبكر و همسر پيغمبر بود گريه و شيون میكردند . صدای |