اواخر است به دو دليل ، يكی اينكه میگويد بعد از آزمايشها بود .آزمايشهای ابراهيم همه در طول دوره نبوت بوده و مهمترين آنها در اواخرعمر ابراهيم بوده است . و ديگر آنكه در همين آيه صحبت از ذريه اوست .از اينكه گفته است : « و من ذريتی »معلوم میشود كه بچه داشته است .اين آيه به ابراهيم رسول نبی تازه در آخر عمر میگويد ما میخواهيم به تويك شأن ديگر و يك منصب عليحده بدهيم : « انی جاعلك اللناس اماما ».معلوم میشود كه ابراهيم پيغمبر بوده است ، رسول بوده است ، اين مراحلرا طی كرده بوده است ولی يك مرحله ديگر بوده كه هنوز ابراهيم به آننرسيده بوده است ، و نرسيد مگر بعد از پايان دادن تمام آزمايشها . آيااين نشان نمیدهد كه در منطق قرآن يك حقيقت ديگری هست كه نامش امامتاست ؟ حال معنای امامت چيست ؟ امامت عهد خداست امامت يعنی انسانی در حدی قرار بگيرد كه به اصطلاح يك انسان كامل باشدكه اين انسان كامل به تمام وجودش میتواند پيشوای ديگران باشد . ابراهيمفورا به ياد ذريه و نسلش میافتد : خدايا و از ذريه من چطور ؟ از نسل منچطور ؟ جواب میدهند : « لا ينال عهدی الظالمين ». در اينجا مسئله امامتعهد خدا ناميده شده است . اينست كه شيعه میگويند امامتی كه ما میگوئيم، با خداست و لهذا قرآن هم میگويد : " عهدی " يعنی عهد من است نه عهدمردم . ما وقتی كه بدانيم امامت غير از مسئله حكومت است ديگر تعجبنمیكنيم كه بگوئيم با خداست . میگويند حكومت با خداست يا با مردم ؟اين حكومتی كه ما میگوئيم غير از امامت |