اگر نسبت را در نظر بگيريم ، تاريخ اسلام از نظر و فور زيبائيها وجلوههای انسانی و ايمانی بی نظير است . اين تاريخ مملو است از حماسه ،گرانبار است از زيبائی و درخشندگی ، لبريز است از تجليات انسانی .وجود لكههائی چند ، از زيبائی و جمال و شكوه و جلال آن نمیكاهد .هيچ ملتی نمیتواند ادعا كند كه زيبائيهای تاريخش بيش از اسلام است ويا زشتيهای تاريخ اسلام بيش از زشتيهای تاريخ آنها است . مردی يهودی برای اينكه اميرالمؤمنين علی عليهالسلام را به حوادثنامطلوبی كه در صدر اسلام بر سر خلافت در ميان مسلمين رخ داد سر كوفت دهدگفت : ما دفنتم نبيكم حتی اختلفتم فيه هنوز پيامبرتان را دفن نكرده بوديد كه دربارهاش اختلاف كرديد .و چه زيبا پاسخ گفت علی . فرمود : « انما اختلفنا عنه لا فيه و لكنكم ما جفت ارجلكم من البحر حتی قلتملنبيكم اجعل لنا الها كما لهم آلهة فقال انكم قوم تجهلون » . تو اشتباه میكنی ، ما درباره خود پيامبرمان اختلاف نكرديم ، اختلاف مادر باره دستوری بود كه از پيامبر ما رسيده است كه آيا چنين است يا چنان. اما شما هنوز پايتان از دريا خشك نشده بود كه به پيامبر خود گفتيدبرای ما مانند اين بت پرستان بتی بساز ، و پيامبرتان گفت همانا شماقومی هستيد كه نادانی میكنيد ( 1 ) . پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، حكمت . 317 |