میگويند مقصود چيست ؟ آيا يعنی ستمگر در حال ستمگری اعم از اينكه قبلا هم ستمگر بوده يا قبلا خوب بوده ؟ میگويند اين محال است كه ابراهيم بگويد خدايا ! [ اين مقام ] را به ستمگران از ذريه من بده . پس لابد نظرش به خوبان ذريهاش بوده است . پاسخ دادند به خوبانی از آنها داده میشود كه سابقه ظلم ندارند . « فابطلت هذه الاية امامة كل ظالم الی يوم القيامة و صارت فی الصفوش » اين امر در ميان آن منتجهاست ، در ميان صفوه ذريه ابراهيم است . ( صفوه به چيزی گويند مانند كرهای كه از دوغ میگيرند آنگاه كه آنرا جدا میكنند . همان معنی زبده را دارد ) . « ثم اكرمه الله تعالی بان جعلها فی ذريته اهل الصفوش و الطهارش » [ سپس خداوند تعالی او را بزرگ داشت به اينكه امامت را ] در صفوه و اهل طهارت يعنی اهل عصمت ذريه او قرار داد . بعد امام به آياتی از قرآن اشاره و استدلال میكند : « و وهبنا له اسحق و يعقوب نافلة و كلا جعلنا صالحين و جعلناهم ائمة يهدون بامرنا و اوحينا اليهم فعل الخيرات » ( 1 ) . در قرآن راجع به اينكه ذريه ابراهيم حامل مسئله امامت هستند تكيه زيادی شده و انصافا آقای محمد تقی شريعتی در اين جهت در كتاب خلافت و ولايت راجع به ذريه و اينكه چرا قرآن كه در مسئله تبعيضات نژادی هيچ معتقد نيست كه میتوان برای يك نژاد بر نژاد ديگر امتيازی قانونی قائل شد ، [ چنين سخنی گفته است ، ] خوب بحث كردهاند كه اينكه ذريهای از نظر نژادی و طبيعی به اصطلاح خلاصه میشوند و لياقت ديگری پيدا میكنند مسئله ديگری است و همان معنی حمل امامت است و . . . پاورقی : |