است ولی به هر حال اين ، مورد اتفاق شيعه و سنی است و آنرا جزء فضائلاميرالمؤمنين میشمارند كه پيغمبر اكرم اميرالمؤمنين را با مركب مخصوصخودش فرستاد و به او فرمود برو كه بر من وحی نازل شده است كه اين سورهرا بر مردم نبايد بخواند مگر تو يا كسی كه از توست . اميرالمؤمنين رفتو در بين راه به ابوبكر رسيد . داستان را اينطور نقل كردهاند كه ابوبكردر خيمهای بود . شتر مخصوص پيغمبر نعرهای كشيد . او اين صدا را میشناخت. گفت اين صدای شتر پيغمبر است چرا اين شتر اينجاست ؟ ! ناگاه ديد علی( ع ) آمده است . خيلی ناراحت شد . فهميد خبر مهمی است . گفت : آياخبری شده ؟ فرمود پيغمبر مرا مأمور كرده كه سوره برائت را بر مردمبخوانم . گفت آيا چيزی عليه من هم نازل شده يا نه ؟ فرمود : نه . دراينجا اختلاف است : سنيها میگويند علی رفت و سوره برائت را قرائت كردو ابوبكر به سفر ادامه داد و اين يك پست از او گرفته شد . ولی عقيدهشيعه و بسياری از اهل تسنن همانطور كه در تفسير الميزان نقل شده اينستكه ابوبكر از آنجا برگشت و تا به پيغمبر اكرم رسيد گفت يا رسول الله !آيا چيزی عليه من در اين سوره نازل شده است ؟ فرمود : نه . روز اعلام سوره برائت هم برای مسلمين روز فوق العادهای بود . در آن روزاعلام شد كه از امروز ديگر كفار حق ندارند در مراسم حج شركت كنند و محيطحرم اختصاص به مسلمين دارد ، و مشركين فهميدند كه ديگر نمیتوانند به وضعشرك زندگی كنند ، اسلام شرك را تحمل نمیكند ، همزيستی با اديان مثليهوديت ، نصرانيت و مجوسيت را میپذيرد ولی همزيستی با شرك رانمیپذيرد . گفتهاند شايد مقصود از " اليوم " اين روز باشد . |