در كتاب امت و امامت ( 1 ) ص 100 میگويد : " چرا دين تاريخ ساختهو دين فرهنگ به وجود آورده و دين انسانهای فراوان در نسلهای طولانیتربيت كرده بيش و كم آنچنانكه میخواسته . اما يك مدينه فاضله در طولتاريخ ، جامعه شناسان گفتند كه مورخين هم میدانند يك مدينه فاضله اززمان افلاطون تا به حال ، حتی از زمان تمدن بين النهرين تا حالا يك مدينهفاضله كه اينجوری ساخته شود وجود ندارد . . . زيرا مدينه فاضله عبارت ازدينی است كه امام ندارد ) . ) سؤال اول اينست كه چرا او امام دارد و اين ندارد ؟ البته مربوط بهنقص آن مكتب و كمال اين مكتب است . چون آن مكتب ضمانت روحی ندارد ،فقط ضمانت عقلی دارد . [ و در حاشيه اين كتاب استاد شهيد با اشاره به جملات فوق و جملات بعدتا " و نمونهاش : امام " مینويسد : ] فرق ايدئولوژی دينی با آن ايدئولوژيها تنها در داشتن امام و نداشتن اونيست . به علاوه اينگونه نمونه را در ميان ياران و پيروان بايد نشان دادنه در فرد استثنايی امام يا پيغمبر . اگر امام شدن در امكان همه هست پسچرا فقط يك فرد ؟ و اگر نيست پس نمونه نيست . بلی نمونه به معنی مدلاعلی درست است . به نظر میرسد كه تز كتاب " امت و امامت " از كتاب " ديباچهای بررهبری " دكتر صاحب الزمانی گرفته شده باشد با اين تفاوت كه كتاب امتو امامت يك تعهد مذهبی دارد و میخواهد يك نظريه مذهبی را تأييد كندولی كتاب ديباچهای بر رهبری چنين |