استفاده كنند . مسئله امامت به معنی مرجعيت دينی در اسلام كه پيغمبر اكرم در اينحديث متواتر فرموده است ، جز اين نيست كه برای تفسير قرآن و فهم قرآنو هدفهای آن و توضيح و تشريح اهداف و معارف آن و مقررات آن و اخلاق آن، فهم ساده عرفی كه هر كه زبان عربی میداند پس كافی است ، كافی نيست .لهذا ديديم كه چه انحرافها پيدا شد از قبيل قول به تجسم كه انكم سترونربكم يوم القيامة كما ترون القمر ليلة البدر . " حسبنا كتاب الله " اينطور نتيجه میدهد كه نتيجهاش اشعری گری استو يا اعتزال است كه هر دو مكتب ، مكتب انحرافی بود . پس ائمه در واقع تكنسينهای قرآن هستند در خارج از كشور ظاهر و محسوسكه علمشان علم افاضی و لااقل تعليمی خصوصی است . علی عليهالسلام در ذيلجملههای خطاب به كميل فرمود : « هجم بهم العلم علی حقيقة البصيرش وباشروا روح اليقين و استلانوا ما استوعره المترفون و انسوا بما استوحشمنه الجاهلون » . [ علم و دانش با بينايی حقيقی به ايشان يكباره روی آورده و با آسودگیو خوشی يقين و باور به كار بستهاند و سختی و دشواری اشخاص به ناز ونعمت پرورده را سهل و آسان يافتهاند و به آنچه نادانان از آن دوریگزينند انس و خو گرفتهاند ] . ( 1 ) ايضا در خطبه 2 نهج البلاغه میفرمايد : « [ هم ] موضع سره و لجأ امره وعيبة علمه و موئل حكمه و كهوف كتبه و جبال دينه بهم أقام » پاورقی : 1 - ترجمه اين روايت و چند روايت آينده از ناشر است . |