فرشتگان را به شگفت وامی دارد . چه سری و چه رازی در كار است ؟ دربارهاولين انسان تعبير : « و نفخت فيه من روحی »به كار رفته ، از روح خودچيزی در او دميدم . اين نشان میدهد كه در بافتمان وجود اين موجود غير ازعناصر مادی يك عنصر علوی دخالت دارد كه با تعبير " دميدم از روح خودم" بيان شده است يعنی يك چيز اختصاصی من عند اللهی در ساختمان اينموجود دخالت كرد . به علاوه چرا تعبير خليفه الله دارد : « انی جاعل فیالارض خليفه »، خليفه برای خودم . بنابراين در قرآن يك چنين برداشت عظيمی برای انسان هست كه اولينانسانی كه پا در اين عالم میگذارد ، به عنوان حجت خدا ، پيغمبر خدا وموجودی كه با عالم غيب پيوستگی و ارتباط دارد پا میگذارد . تكيهگاه كلامائمه ما روی همين اصالت انسان است به اين معنا كه اولين انسانی كه رویزمين آمده است ، از آن سنخ بوده و آخرين انسانی هم كه روی زمين باشد ازهمين تيپ خواهد بود و هيچگاه جهان انسانيت از موجودی كه حامل روح :« انی جاعل فی الارض خليفة غباشد خالی نيست . ( اصلا محور مسئله اين است) . ساير انسانها كأنه موجوداتی هستند فرع بر وجود چنين انسانی ، و اگرچنين انسانی نباشد ، انسانهای ديگر هم هرگز نخواهند بود . اينچنين انسانرا حجت خدا تعبير میكنند : « اللهم بلی لا تخلو الارض من قائم لله بحجة »كه اين جمله در نهج البلاغه است ( 1 ) و در كتب زيادی نقل شده است و مناين را از مرحوم آقای بروجردی شنيدم ولی يادم نيست كه در جای ديگری همديدهام يا نه ، يعنی دنبالش نبودهام . ايشان میفرمود اين جمله از آنجملههايی است كه حضرت در بصره بيان پاورقی : 1 - حكمت 139 ( فيض الاسلام ) . |