اتمام حجت كامل كرده باشد . سؤال : ما میبينيم در خود قرآن تأكيد زيادی شده بر اتحاد . با توجه بهاهميت مسئله امامت و حضرت امير ، چطور شده كه اين موضوع در قرآن بهطور صريح ذكر نشده و چرا خود پيغمبر در مواقع متعددی اين موضوع را بياننفرمودند ؟ جواب اين دو مطلب است . يكی اينكه چرا اين موضوع در قرآن به طورصريح ذكر نشده و ديگر اينكه آيا پيغمبر اكرم اين موضع را در مواقع متعددیبيان فرمود يا نه ؟ و همچنين آيا قرآن كريم اين موضوع را در جاهای مختلفذكر كرده است يا نه ؟ در مورد مطلب دوم ، حرف ما همين است كه اينمسئله يك مسئله تاريخی است . حتی بسياری از اهل تسنن قبول دارند كهپيغمبر اكرم اين مطلب را در جاهای متعدد بيان كرده است . تنها در غديرخم نبوده و اين را در كتابهای امامت نوشتهاند . جمله : « انت منیبمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی » را حضرت در [ جريان ] تبوكفرمود . و يا جمله : « لا عطين الراية غذا رجلا يحب الله و رسوله و يحبهالله و رسوله » را كه مقام علی ( ع ) را تثبيت میكند ، حضرت در خندقبيان نمود . حتی در اوايل بعثت بود كه خطاب به قريش فرمود : هر كس ازشما اول كسی باشد كه با من بيعت میكند ، او وصی و وزير ( و حتی وصی ووزير و خليفه ) من خواهد بود [ و چنين شخصی علی ( ع ) بود ] . قرآن هم همينطور است ، در يك جا و دو جا نيست . تنها مسئلهای كههست و اتفاقا اين نيز در كتاب خلافت و ولايت طرح شده ، اينست كه چراقرآن كريم اسم نبرده است ؟ چون به عقيده ما كه قائليم در قرآن تحريفیصورت نگرفته يعنی چيزی از آن كم و يا |