بزرگترين ارزشها را برای جهاد قائل شده . در زندگی ائمه هم میبينيم كهتمام دستورات و روش زندگيشان توجيه كننده اين بوده كه دنبال استيفایحقوق و بدست آوردن حق حاكميت و حكومت بودهاند چه آنهايی كه علنامبارزه میكردند و چه آنها كه يا در زندان و يا در مخفيگاه رهبريهایسازمانهای مخفی را داشتند . اينست كه بنده نمیتوانم وظائف ديگری غير ازحكومت برای امامت توجيه بكنم زيرا حكومت آنها بر همه اعمال امامتتوجيه خواهد شد . خواستيم توضيح بفرمائيد . جواب : عرض كنم كه شما مسئله مرز را خودتان مطرح كرديد . من كه اصلاكلمه مرز را به كار نبردم و صحيح هم نمیدانم كه به كار برده شود . منعرض كردم كه امامت درميان شيعه در سطحی بالاتر از حكومت مطرح است كهحكومت يكی از شئون امامت خواهد بود و آن سطح بالاتر ، سطح بيان و توضيحاسلام و مرجع بودن برای احكام دين است در سطح عصمت و خطا ناپذيری . مامیگوئيم يكی از شئون پيغمبر اكرم حكومت بود . اين كه مرز نيست . يكی ازشئونی كه پيغمبر اكرم در ميان مردم داشت حكومت بود ولی اين حكومتحكومت از ناحيه مردم و حقی نبود كه مردم به او داده باشند ، حقی بود كهخدا به او داده بود به دليل اينكه او بشری بود فوق بشرهای ديگر . [ بهعبارت ديگر پيغمبر ] به دليل اينكه مبين احكام الهی بود و با عالم غيباتصال معنوی داشت ، حكومت هم در ميان مردم داشت . من كه نخواستم مرزیميان دنيا و آخرت قائل بشوم و تفكيكی كرده باشم ميان امام و حاكم وبگويم امام مربوط به آخرت مردم است و حاكم مربوط به دنيای مردم . اگرمن اينطور گفته بودم ، ايراد شما وارد بود . ما میگوئيم در ميان شيعهمسئله ديگری |