ترجمه خطبه چهلم
سخنى است از آنحضرت درباره خوارج ، وقتى كه گفتار آنانرا شنيد كه ميگفتند : « حكمى نيست مگر از آن خدا » 1 فرمود : اين يك سخن حق است كه از آن باطل اراده شده است 2 بلى ،
حكمى نيست مگر از آن خدا » 3 ، ولى اينان ميگويند : زمامدارى و رياست نيست مگر از آن خدا 4 وجود حاكم و زمامدار براى مردم ضروريست ، چه حاكم نيكوكار چه بدكار 5 كه اگر زمامدار بدكار و منحرف باشد ، شخص با ايمان در زمامدارى او عمل صالح خود را انجام ميدهد 6 و شخص كافر براى دنيايش برخوردار ميگردد 7 تا روزگار زندگى مؤمن و كافر [ روزگار يا زمامدارى بدكار و منحرف ] سپرى شود 8 و خداوند بوسيله زمامدار منحرف غنائم را جمع 9 و بوسيله او جهاد با دشمن را براه مياندازد 10 و راهها بوسيله او امن ميگردد 11 و بوسيله او حق ضعيف از قوى گرفته ميشود 12 ، تا نيكوكار راحت شود 13 و مردم از شر تبهكار در امن باشند 14 و در روايت ديگر وقتى كه امير المؤمنين عليه السلام فرياد تحكيم آنان ( لا حكم الا للّه ) را شنيد ، فرمود :
در انتظار حكم خدا درباره شما هستم 15 و فرمود : اما در زمامدارى شخص صالح انسان با تقوى به اعمال صالحه خود مشغول ميشود 16 و در زمامدارى منحرف انسان شقى برخوردار ميگردد 17 تا مدت زمامداريش بسر آيد 18 و مرگش فرا رسد 19 .
[ 216 ]