آيا امير المؤمنين ( ع ) رأى خود را تابع هواى آن سبك مغزها نمود ؟
ممكن است از ظاهر عبارت فوق چنين استنباط شود كه امير المؤمنين عليه السلام در مسئله حكميت رأى خود را تابع آن سبك مغزهاى غوطهور در رؤياهاى احمقانه نموده است . ولى با دقت كامل در مباحث گذشته بخوبى روشن شد كه در همه مراحل حكميت ، امير المؤمنين عليه السلام مطابق قانون الهى رفتار كرده است ، بدين ترتيب كه :
1 امير المؤمنين ( ع ) بمجرد اطلاع از حيلهگرى عمرو بن عاص و معاويه
[ 91 ]
[ پيشتاز در مكتب ماكياولى ] در موقع بلند كردن قرآنها در سرنيزهها با كمال صراحت و اصرار شديد ، سپاهيان خود را از نقشه شوم آن دو عضو مكتب ماكياولى مطلع ساخت و از دست كشيدن آنان از جنگ سخت بر آشفت و نهى اكيد فرمود .
2 هنگاميكه اكثريت سطحىنگر از سپاهيان امير المؤمنين با مكرپردازيهاى جانوران معاويه پرستى مانند اشعث بن قيسها و ديگر مزدوران وى فريب آن نقشه شوم را خوردند ، و امير المؤمنين را در صورت عدم پذيرش حكميت تهديد به قتل نمودند و شيرازه سپاه را از هم گسيختند ، با اينكه بنا به نقل همه مورخين علامات پيروزى امير المؤمنين آشكار شده بود ، او را با توسل به رأى اكثريت مجبور به پذيرش حكميت نمودند . مسلم است كه اگر آنحضرت حكميت را نمىپذيرفت ، باستثناى چند نفر محدود مانند مالك اشتر و قيس بن سعد بن عباده [ بر فرض اينكه قيس در همانروزها حضور داشته است ] همه آنان مىگفتند :
پس كجا رفت « وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ » 1 پس كو « وَ شاوِرْهُمْ فىِ الْأَمْرِ » 2 ( و امر مسلمانان در ميان خودشان با مشورت است ) ، ( و با آنان مشورت كن ) مشورت و رأى اكثريت بر اينست كه ما حكميت را بپذيريم ، و فرزند ابيطالب استبداد مىورزد .
3 پس از اين مرحله ، مرحله تعيين حكم فرا مىرسد . در اين مرحله نيز با تمسك بهمان مشورت و اكثريت ابو موسى اشعرى با تمام مخالفتى كه امير المؤمنين در تعيين وى براى حكميت ابراز فرمود ، تعيين گشت . چنانكه از جريان اين مراحل روشن مىشود ، در هيچ نقطهاى از اين مراحل امير المؤمنين از هواى آنان تبعيت ننموده است ، بلكه آنان از روى جهل و حماقت ،
موقعيتى را پيش مىآوردند كه قانون همان موقعيت را امير المؤمنين مراعات ميفرمود ، مانند كودكانى كه در حركاتش به لب بام برسند ، مادرشان پيش از
-----------
( 1 ) الشورى آيه 38 .
-----------
( 2 ) آل عمران آيه 139 .
[ 92 ]
آنكه كودكان بلب بام برسند ، همه گونه داد و فرياد براى جلوگيرى آنان از رسيدن به آن پرتگاه خطرناك زده و حق مادرى را ادا نموده است . پس از آنكه آن كودكان از لب بام بزمين ميفتند ، مادر با تمام جديت حياتى آنان را مداوا و بسترى مىكند . آيا مىتوان گفت : مادر كودكان در اين مراحل از خواسته كودكانه آنان تبعيت كرده است ؟
[ 93 ]