طرح خصوصى مسئله علم خداوندى و كارهاى اختيارى انسانها
مسئله در اين مورد چنين طرح شده است كه اگر خداوند متعال كارهاى اختيارى انسانها را مىداند ، ديگر جائى براى آزادى و اختيار نمىماند ، زيرا اگر كارى كه معلوم خداوندى است از انسان صادر نشود ، خلاف علم خداوندى خواهد بود ، پس آن كار حتما بايد صادر شود ، تا خلاف علم خداوندى نشود .
درباره اين استدلال بيتى به خيام نسبت داده شده است و آن اينست كه :
مى خوردن من گر ز ازل حق دانست
گر مى نخورم علم خدا جهل شود
البته نسبت بيت مزبور به عمر بن ابراهيم خيامى فيلسوف و رياضىدان معروف كاملا مشكوك است و بهر حال اين بيت براى توضيح مسئله از يك شاعر نا آگاه از مسائل حكمت الهى صادر شده است . پاسخى از خواجه نصير طوسى رحمة اللّه عليه بر اين بيت نقل شده است :
علم ازلى علت عصيان بودن
نزد عقلا به غايت جهل بود
اين استدلال اگر صحيح باشد و بتواند براى دفاع از علم خداوندى
[ 88 ]
كارهاى انسانى را مجبور نمايد ، كارهاى خود خداوندى هم مسبوق به علم او است . زيرا يقينا خداوند هر كارى را كه انجام مىدهد ، ميداند ، بنا باستدلال مزبور اگر آن كار معلوم را انجام ندهد جاهل خواهد بود اين جواب نقضى است كه به استدلال مزبور داده شده است و پاسخى كاملا منطقى است . اما حل خود مشكل به اينست كه علم خداوندى تنها بحلقهاى از زنجير كارهاى اختيارى انسانى متعلق نيست ، بلكه معلوم خداوندى كارهاى انسانى است باتمام مقدمات و نتايج آنها كه يكى از آنها هم اراده و تصميم و اختيار انسانى است كه عبارت است از سلطه و نظارت من به دو قطب مثبت و منفى كار ،
بنابراين ، اگر انسان اجبارى در صدور كار داشته باشد ، مخالف علم الهى است .
نكته ديگر اينكه نقش بستن معلوم خداوندى در هندسه كلى جهان هستى ،
از جهتى شباهت به نقش بستن معلوم خود انسان است در تصرفات و تغييراتى كه خود انسان در جهان طبيعت بوجود مىآورد ، در مثال مهندس گفتيم كه يك مهندس ساختمان نقشهاى را كه روى كاغذ مىآورد و سپس آن را در يك ساختمان مجسم مىسازد ، با اينكه معلوم آن مهندس در سه مرحله « ذهنى » و « مرحله رمزى نقشه روى كاغذ » و « مصالح ساختمانى » متفاوت است ، با اينحال نمىتوان گفت : مهندس پيش از كشيدن نقشه در روى كاغذ ، به آن نقشه جاهل بوده و پيش از پياده كردن آن نقشه در ساختمان و مجسم نمودن علم ذهنى در وضع خاص ساختمان آگاه نبوده است . و اين اطوار گوناگون علم كمترين نقص و اختلالى به وحدت علم مهندس وارد نمىآورد . اين مبحث را در گذشته مشروحا بررسى كرديم . بنابر ملاحظات فوق علم خداوندى دليل اجبار انسانها در كار نمىباشد .