2 با اينكه اوصاف و افعال خداوندى در كلمات زمانى بيان مىشود ،
با اينحال ما فوق زمان مىباشند
نميتوان ترديد كرد در اينكه ذات خداوندى و صفات ذاتى و صفات فعلى او ما فوق حلقههاى زنجيرى زمان است . زمان با نظر به ماهيتى كه دارد ، كششى است ناشى از حركت و تغير در جهان هستى يا امتداديست كه ذهن ما بوسيله ارتباط با حركات و تغييرات آنرا در مىيابد . و بهر تقدير و با هر تعريفى كه زمان را
[ 81 ]
بشناسيم ، زمان امتداديست وابسته به تغيرات و حركات در جهان هستى ، و ميدانيم كه جهان هستى با همه شئونى كه دارد ، مخلوق و فيض ذات و صفات خداوندى است ، پس زمان نيز ناشى يا وابسته باين مخلوق و فيض الهى است كه از ذات و صفات الهى بوجود آمده است . با اينحال قرآن مجيد در موارد فراوانى از آيات صفات و افعال خداوندى را با كلمات زمانى آورده است .
مانند :
أَنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً 1 ( خداوند بر شما ناظر بود ) .
أَنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيماً 2 ( خداوند عليم و حكيم بود ) .
أَنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحيماً 3 ( خداوند پذيرنده توبه و حكيم بود ) . . . در بعضى از آيات قرآنى صفت استمرارى انسان را هم با كلمه زمانى منقرض آورده است :
وَ كانَ الْإِنْسانُ اَكْثَرَ شَيْىءٍ جَدَلاً 4 و انسان در اكثر حالاتش جدلباز بوده است ) [ يا بيش از هر چيز جدلباز بوده است ] با اينكه مىدانيم خداوند در همه زمانها بلكه پيش از آغاز كشش زمان و پس از پايان آن نيز عليم و حكيم و قدير است . و همچنين نظارت خداوندى بر انسان و پذيرش توبه و مهربان بودن او شامل همه زمانها است ، نه گذشته ، فقط .
خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ تَصْويرَكُمْ 5 ( خداوند آسمانها و زمين را بر حق آفريد و شما را با بهترين وجه تصوير نمود . ) با اينكه ميدانيم امر خلقت و جريان فيض الهى دائمى و مستمر است ، نه اينكه در برههاى از زمان گذشته انجام گرفته و تمام شده است . آياتى كه دلالت به دوام و
-----------
( 1 ) النساء آيه 1 .
-----------
( 2 ) النساء آيه 11 .
-----------
( 3 ) النساء آيه 16 .
-----------
( 4 ) الكهف آيه 54 .
-----------
( 5 ) التغابن آيه 3 .
[ 82 ]
استمرار خلقت مىنمايد ، در قرآن مجيد متعدد است . از آنجمله :
يَسْئَلُهُ مَنْ فىِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فى شَأْنٍ 1 . ( از او ميخواهند [ فيض وجودى خود را ] هر چه كه در آسمانها و زمين است ، خداوند در هر روزى ( هر لحظهاى ) در كاريست ) .
و ان من شيىء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم 2 ( و هيچ چيز نيست مگر اينكه منابع و خزائنش در نزد ما است و ما از آنها نميفرستيم مگر باندازه معلوم ) ملاحظه مىشود كه اوصاف و افعال خداوندى در آيات قرآن مجيد با كلمات زمانى بيان شده است ، ولى با توجه به دلايل عقلى و ديگر آيات قرآنى و روايات معتبر چنانكه ذات خداوندى ما فوق جريان زمان و ما فوق محدوديت حقايق و رويدادهاى هستى است ، همچنين صفات ذاتى و صفات فعلى آن ذات اقدس ما فوق زمان و فراسوى محدوديتهاى هستى است . در آنهنگام كه اثر صفات خداوندى مانند قدرت و علم و اراده تجسم و تعين طبيعى بخود مىگيرد ، مشمول زمان و محدوديتها و وابستگىها مىگردد . باز براى روشن شدن اين مسئله بايد رجوع كنيم به من اين من انسانى صفات و فعاليتهائى دارد كه با نظر به ارتباط آن صفات و فعاليتها به ذات من نه احتياجى به زمان دارد و نه به زنجير و اسارت محدوديتها و كيفيتها و كميتهاى طبيعى عينى در مىآيد . بعنوان مثال نه علم و نه اراده هيچ يك در ذات من مشمول زمان و محدوديتها نمىباشد . حال يك مهندس ساختمان را در نظر ميگريم . در ذهن اين مهندس دانشهاى متنوعى وجود دارد كه مىتواند با در نظر گرفتن و بكار بردن آنها نقشه يك ساختمان بسيار معظم را كه متشكل از صدها جزء و رابطه و شكل و بنياد است روى كاغذ بياورد و آنگاه با تهيه مصالح مربوطه آن ساختمان بسيار معظم را تحقق عينى ببخشد . مسلم است كه آن همه اشكال و
-----------
( 1 ) الرحمن آيه 29 .
-----------
( 2 ) الحجر آيه 21 .
[ 83 ]
خطوط متنوع و روابط ميان آنها در ذهن مهندس ، هيچ يك از خواص مادى را مانند طول و عرض و عمق و سنگينى و رنگ و غير ذلك را ندارد ، ولى هنگاميكه آن امور ذهنى در تنظيم و تركيب مصالح پياده شدند ، همه خواص مادى خود را در ساختمان خواهند داشت ، بنابراين ، صفات و فعاليتهاى خداوندى با نظر به ذات الهى ما فوق همه زمانها و مكانها و خواص مادى و طبيعى بوده و هيچ آلايشى به امور مزبوره ندارند ، اگر چه در هنگام جريان در پهنه طبيعت مشمول همه آن امور ميباشند .