محبوس بوده ، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری میجستهاند و ازمعاشرت با او پرهيز داشتهاند سبب اصلی پيدا شدن حجاب در ايران باستانبوده است . در ميان يهوديان نيز چنين مقرراتی درباره زن حائض اجرامیشده است . اما اينكه میگويد : " و اين امر خود مبنای پرده پوشی در ميان مسلمانانبه شمار میرود " منظورش چيست ؟ . آيا مقصود اينست كه علت رواج حجاب در ميان مسلمانان نيز مقرراتخشنی است كه درباره زن حائض اجرا میشود ؟ ! همه میدانيم كه در اسلامچنين مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد . زن حائض در اسلام فقط ازبرخی عبادات واجب نظير نماز و روزه معاف است ، و همخوابگی با او نيزدر مدت عادت زنانگی جايز نيست ، ولی زن حائض از نظر معاشرت باديگران هيچگونه ممنوعيتی ندارد كه عملا مجبور به گوشهنشينی شود .و اگر مقصود اينست كه حجاب رايج ميان مسلمانان عادتی است كه ازايرانيان پس از مسلمان شدنشان به ساير مسلمانان سرايت كرد ، باز هم سخننادرستی است . زيرا قبل از اينكه ايرانيان مسلمان شوند آيات مربوط بهحجاب نازل شده است . از سخنان ديگر ويل دورانت هر دو مطلب فهميده میشود يعنی هم مدعی استكه حجاب به وسيله ايرانيان پس از مسلمان شدنشان در ميان مسلمانان رواجيافت و هم مدعی است كه ترك همخوابگی با زن حائض ، در حجاب زنانمسلمان و لااقل در گوشهگيری آنان مؤثر بوده است . |