2 - مسأله " وجوب پوشش " را كه وظيفه زن است از مسأله " حرمتنظر بر زن " كه مربوط به مرد است بايد تفكيك كرد . ممكن است كسی قائلشود به عدم وجوب پوشيدن وجه و كفين بر زن ، و در عين حال نظر بدهد بهحرمت نظر از جانب مرد . نبايد پنداشت كه بين اين دو مسأله ملازمه است. همچنانكه از لحاظ فقهی مسلم است كه بر مرد واجب نيست سر خود رابپوشاند ولی اين دليل نمیشود كه بر زن هم نگاه كردن به سر و بدن مرد جايزباشد . بلی ، اگر در مسأله نظر ، قائل به جواز شويم ، در مسأله پوشش هم بايدقائل به عدم وجوب شويم ، زيرا بسيار مستبعد است كه نظر مرد بر وجه وكفين زن جايز باشد ولی كشف وجه و كفين بر زن حرام باشد . بعدا نقلخواهيم كرد كه در ميان ارباب فتوا در قديم كسی را نمیتوان يافت كه قائلبه وجوب پوشيدن وجه و كفين باشد ولی هستند كسانی كه نظر را حرام میدانند. 3 - در مسأله جواز نظر ، ترديدی نيست كه اگر نظر از روی " تلذذ " يا" ريبه " باشد حرام است . " تلذذ " يعنی لذت بردن ، و نگاه از روی تلذذ يعنی نگاه به قصد لذتبردن باشد ، و اما " ريبه " يعنی نظر به خاطر تلذذ و چشم چرانی نيست ،ولی خصوصيت ناظر و منظور اليه مجموعا طوری است كه خطرناك است و خوفهست كه لغزشی به دنبال نگاه كردن به وجود آيد . اين دو نوع نظر مطلقا حرام است ، حتی در مورد محارم . تنها موردی كهاستثناء شده ، نظری است كه مقدمه خواستگاری است |