ديده میشد ، و دامن روسريها را معمولا از پشت سر بر میگرداندند و قهراقسمتهای گردن و بناگوش و سينه ديده میشد . فخر رازی در تفسير كبير پس از اينكه بحثی میكند درباره اينكه آيا لغتزينت تنها به زيبائيهای مصنوعی گفته میشود و يا زيبائيهای طبيعی را همشامل است و خود رأی دوم را انتخاب میكند ، میگويد : " به عقيده كسانی مانند قفال كه میگويند مراد زيبائيهای طبيعی است ،مقصود از زينت آشكار ، چهره و دو دست تا مچ است در زنها ، و چهره و دودست و دو پا است در مردها . به عقيده قفال چون ضرورت معاشرت ايجابمیكرده كه چهره و دو دست تا مچ باز باشد و شريعت اسلام شريعت سهل وآسان است پوشانيدن چهره و دو دست تا مچ واجب نشده است . . . و اماكسانی كه زينت را به امور مصنوعی حمل كردهاند گفتهاند مقصود از زينتظاهره زينت چهره و دستها است از قبيل وسمه و گلگونه و خضاب و انگشتر .و علت اين استثناء اين است كه پوشانيدن اينها برای زن دشوار است . زنناچار است كه با دستهای خود اشياء را بردارد و در مقام شهادت و محاكمهو ازدواج ناچار است چهره خويش بگشايد " . درباره اين استثناء از ائمه اطهار عليه السلام زياد پرسش شده است وآنها جواب دادهاند . ما چند روايت از كتب حديث نقل میكنيم . در تفسيرصافی نيز همين روايتها غالبا نقل شده است . ظاهرا در روايات شيعه دراين جهت اختلافی نيست . اينك روايتها : 1 - « عن زراره عن ابی عبدالله عليه السلام فی قوله » |