كليد علقه خانوادگی در دست مرد است و همينكه علاقه مرد از بين رفتكانون خانوادگی به طور طبيعی منحل است . چنين كانونی را كه بايد برمحبت و علاقه و صميميت استوار باشد ، نمیشود با زور و اجبار قانونینگهداری كرد . زن مانند نوكر يا كارگر نيست كه قانون اجباری بتواند اورا در محل كارش علی رغم صاحب كار نگهداری كند . اسلام تدابيری انديشيده است كه دلسردی و بیمهری بين زوجين پيش نيايد ومرد از روی شوق و رغبت پروانهوار به دور شمع وجود همسرش بچرخد اما اگرموجبات نارضائی و جدائی فراهم شد و مرد خواست همسرش را طلاق بدهد ،اسلام اين كار را بسيار زشت میداند ولی مانع آن هم نمیشود ، زيرا ديگرچارهای نيست . اين يك نمونه روشنی از مباحهای اقتضائی است . غالب استثناهای باب حجاب از همين قبيل است ، خواه استثناهائی كه درباب محارم است يا استثناهائی كه از لحاظ مقدار پوشش است . لهذا درمورد محارم ( غير شوهر ) هر قدر زن پوشيدهتر باشد بهتر است . تهييج شهوت در مورد محارم درجه اول از قبيل پدر و فرزند و عمو و برادرتقريبا صفر است ولی جاذبه زن مخصوصا اگر جوان و زيبا باشد در محارمدرجات بعدی مخصوصا در محارم سببی از قبيل پدر شوهر و پسر شوهر بی تأثيرنيست . رخصت شارع در اين موارد برای ضرورت اختلاط و معاشرتهای زيادیاست كه بين محارم اجتناب ناپذير است . فكر كنيد اگر پوشش زن نسبت بهبرادر و پدر |