جلوهگری و به مرد اجازه هر تماسی داده شود . اينها چون يك طرف قضيه را خواندهاند توجه نكردهاند كه همانطور كهمحدوديت و ممنوعيت ، غريزه را سركوب و توليد عقده میكند ، رها كردن وتسليم شدن و در معرض تحريكات و تهييجات در آوردن آنرا ديوانه میسازد ،و چون اين امكان وجود ندارد كه هر خواستهای برای هر فردی برآورده شود ،بلكه امكان ندارد همه خواستههای بی پايان يك فرد برآورده شود غريزه بدترسركوب میشود و عقده روحی به وجود میآيد . به عقيده ما برای آرامش غريزه دو چيز لازم است : يكی ارضاء غريزه درحد حاجت طبيعی ، و ديگر جلوگيری از تهييج و تحريك آن . انسان از لحاظ حوائج طبيعی مانند چاه نفت است كه تراكم و تجمع گازهایداخلی آن ، خطر انفجار را به وجود میآورد . در اين صورت بايد گاز آن راخارج كرد و به آتش داد ولی اين آتش را هرگز باز طعمه زياد نمیتوان سيركرد . اينكه اجتماع به وسائل مختلف سمعی و بصری و لمسی موجبات هيجان غريزهرا فراهم كند و آنگاه بخواهد با ارضاء ، غريزه ديوانه شده را آرام كندميسر نخواهد شد . هرگز بدين وسيله نمیتوان آرامش و رضايت ايجاد كرد ،بلكه بر اضطراب و تلاطم و نارضائی غريزه با هزاران عوارض روانی وجنايات ناشی از آن ، افزوده میشود . تحريك و تهييج بی حساب غريزه جنسی عوارض وخيم ديگری نظير بلوغهایزودرس و پيری و فرسودگی نيز دارد . |