در زمينه آزمايش رشد عقلی و فكری دختران در دست است . بعضی از علماءرشد دينی دختر را شرط ميدانستهاند . تنها به عقد بستن دختری تن ميدادندكه در اصول دين بتواند استدلال كند و متأسفانه غالب اولياء اطفال وعاقدها اين مراعاتها را نميكنند . اما مثل اينكه بنا نيست عمل اين مردم انتقاد شود ، بايد همه كاسهها وكوزهها ر ا سر قانون مدنی شكست و افكار مردم را متوجه معايب قانون مدنیكه زائيده قوانين اسلامی است كرد . ايرادی كه بنظر من بر قانون مدنی وارد است مربوط بماده 1042 است .اين ماده ميگويد : " بعد از رسيدن به سن پانزده سال تمام نيز اناث نميتوانند مادام كهبسن هيجده سال تمام نرسيدهاند بدون اجازه ولی خود شوهر كنند " .طبق اين ماده دختر ميان پانزده و هجده هر چند بيوه باشد بدون اجازه ولینمیتواند شوهر كند . در صورتيكه نه از نظر فقه شيعه و نه از نظر اعتبارعقلی اگر زنی واجد شرايط بلوغ و رشد باشد و يك بار هم شوهر كرده استلزومی ندارد كه موافقت پدر را جلب كند . |