و بی خطرتری بسوی هدفهای زندگی نشان داده است ، علم همواره وسائل بهتر وكاملتری برای تحصيل هدفهای زندگی و پيمودن راه وصول به آن هدفها دراختيار قرار میدهد . اسلام با قرار دادن هدفها در قلمرو خود و وا گذاشتن شكلها و صورتها وابزارها و در قلمرو علم و فن از هرگونه تصادمی با توسعه فرهنگ و تمدنپرهيز كرده است ، بلكه با تشويق بعوامل توسعه تمدن يعنی علم و كار وتقوا و اراده و همت و استقامت ، خود نقش عامل اصلی پيشرفت تمدن رابعهده گرفته است . اسلام شاخصهائی در خط سير بشر نصب كرده است . آن شاخصها از طرفی مسيرو مقصد را نشان ميدهد و از طرف ديگر با علامت خطر انحرافها و سقوطها وتباهيها را ارائه میدهد . تمام مقررات اسلامی يا از نوع شاخصهای قسم اولاست و يا از نوع شاخصهای قسم دوم . وسائل و ابزارهای زندگی در هر عصری بستگی دارد بميزان معلومات واطلاعات علمی بشر ، هر اندازه معلومات و اطلاعات توسعه يابد ابزارهاكاملتر میگردند و جای ناقصترها را بحكم جبر زمان ميگيرند . در اسلام يك وسيله و يا يك شكل ظاهری و مادی نمیتوان يافت كه جنبه "تقدس " داشته باشد تا يك نفر مسلمان خود را موظف بداند آن وسيله وشكل را برای هميشه حفظ كند . اسلام نگفته كه خياطی ، بافندگی ، كشاورزی ، حمل و نقل ، جنگ و يا هركاری ديگر از اين قبيل بايد با فلان ابزار مخصوص باشد تا با پيشرفت علمكه آن ابزار منسوخ ميگردد ميان علم و دستور اسلام تضاد و تناقضی پيدا شود. اسلام نه برای كفش و لباس |