تصاحب جامهای بر روی آن زن بيندازد و او را از آن خويش بشمارد . بستهبه ميل او بود كه آن زن را به عقد نكاح خود درآورد و يا او را به زنی بهشخص ديگری بدهد و از مهر او استفاده كند . اين رسم نيز منحصر باعرابنبوده است و قرآن آن را منسوخ كرد . در قوانين قديم هندی و ژاپنی و رمی و يونانی و ايرانی تبعيضهای ناروادر مسئله ارث زياد وجود داشته است و اگر بخواهيم به نقل آنچه مطلعينگفتهاند بپردازيم چندين مقاله خواهد شد . ارث زن در ايران ساسانی مرحوم سعيد نفيسی در تاريخ اجتماعی ايران از زمان ساسانيان تا انقراضامويان صفحه 42 مينويسد : " در زمينه تشكيل خانواده نكته جالب ديگری كهدر تمدن ساسانی ديده ميشود ، اينست كه چون پسری بسن رشد و بلوغ ميرسيدپدر يكی از زنان متعدد خود را بعقد زناشوئی وی در میآورده است . نكتهديگر اينست كه زن در تمدن ساسانی شخصيت حقوقی نداشته است و پدر و شوهراختيارات بسيار وسيعی در دارائی وی داشتهاند . هنگامی كه دختری بپانزدهسالگی ميرسيد و رشد كامل كرده بود پدر يا رئيس خانواده مكلف بود او رابشوی بدهد ، اما سن زناشوئی پسر را بيست سالگی دانستهاند و در زناشوئیرضايت پدر شرط بود ، دختری كه به شوی ميرفت ديگر از پدر يا كفيل خودارث نميبرد و در انتخاب شوهر هيچگونه حقی برای او قائل نبودند ، امااگر در سن بلوغ ، پدر در زناشوئی |