طلب و عشق و تقاضا و زن را مظهر محبوبيت و معشوقيت قرار داده است ،احساسات مرد نياز آميز و احساسات زن ناز خيز است . احساسات مردطالبانه و احساسات زن مطلوبانه است . چندی پيش يكی از روزنامههای خبری عكس يك دختر جوان روسی را كهخودكشی كرده بود چاپ كرده بود . اين دختر در نوشتهای كه از او باقیمانده نوشته است : هنوز مردی مرا نبوسيده است ، بنابراين زندگی برای منقابل تحمل نيست . برای يك دختر اين جهت شكست بزرگی است كه محبوب مردی واقع نشدهاست ، مردی او را نبوسيده است . اما پسر جوان كی از زندگی نوميد ميشود؟ وقتی كه دختری او را نبوسيده است ؟ خير ، وقتی كه دختری را نبوسيدهباشد . ويل دورانت در بحثهای مفصل و جامع خود پس از آنكه ميگويد اگر مزيتدختری فقط در دانش و انديشه باشد نه در دل انگيزی طبيعی و زرنگی نيمهآگاهش ، در پيدا كردن شوهر چندان كامياب نخواهد شد ، شصت درصد زناندانشگاه بی شوهر ميمانند ميگويد : " خانم مونيا كوالوسكی كه دانشمندبرجستهای بود شكايت میكرد كه كسی با او ازدواج نمیكند و میگفت : چراكسی مرا دوست ندارد ؟ من میتوانم از بيشتر زنان بهتر باشم ، با اينهمهبيشتر زنان كم اهميت مورد عشق و علاقه هستند و من نيستم " . ملاحظه ميفرمائيد كه نوع احساس شكست اين خانم با نوع احساس شكست يكمرد متفاوت است . ميگويد چرا كسی مرا دوست ندارد ؟ " . |