میكنند ، بلكه گاهی در اين زمينه از آنها برتر هستند . نقطه ضعف خانمهافقط احساسات شديد آنهاست . مردان هميشه عملیتر فكر میكنند ، بهترقضاوت میكنند ، سازمان دهنده بهتری هستند و بهتر هدايت میكنند . پسبرتری روحی مردان بر زنان چيزی است كه طراح آن طبيعت ميباشد . هر قدرهم خانمها بخواهند با اين واقعيت مبارزه كنند بی فائده خواهد بود .خانمها بعلت اينكه حساستر از آقايان هستند بايد اين حقيقت را قبول كنندكه به نظارت آقايان در زندگيشان احتياج دارند . . . بزرگترين هدفخانمها در زندگی " تأمين " است . و وقتی بهدف خود نائل شدند دست ازفعاليت میكشند ، زن برای رسيدن باين هدف از روبرو شدن با خطرات بيمدارد . ترس تنها احساسی است كه زن در برطرف كردن آن به كمك احتياجدارد . . . كارهائی كه به تفكر مداوم احتياج دارد زن را كسل و خسته میكند" . نهضت عجولانه نهضتی كه در اروپا برای احقاق حقوق پايمال شده زن صورت گرفت ، بهدليل اينكه دير باين فكر افتاده بودند با دستپاچگی و عجله زيادی انجامگرفت . احساسات مهلت نداد كه علم نظر خود را بگويد و راهنما قرار گيرد. از اينرو تر و خشك با يكديگر سوخت ، اين نهضت يك سلسله بدبختیها رااز زن گرفت و حقوق زيادی به او داد و درهای بستهای به روی او باز كرد .اما در عوض بدبختيها و بيچارگیهای ديگری برای خود زن و برای جامعهبشريت بوجود آورد . مسلما اگر آنچنان شتابزدگی بخرج داده نميشد احقاقحقوق زن بشكل بسيار بهتری صورت ميگرفت و |