يا سوء نيت دارند و ميخواهند با بد بين كردن شرقیها بقوانين و مقرراتیكه بهرحال از ميان خودشان برخاسته ، طوق بندگی خود را بگردن آنها بگذارند. در عصر ما اين پرسش كه آيا اسلام با مقتضيات زمان هماهنگی دارد يا نهعموميت پيدا كرده است . اينجانب كه با طبقات مختلف و مخصوصا طبقهتحصيل كرده و دنيا ديده برخورد و معاشرت دارم ، هيچ مطلبی را نديدهام بهاندازه اين مطلب مورد سؤال و پرسش واقع شود . اشكالات گاهی به پرسش خود رنگ فلسفی ميدهند و ميگويند در اين جهان همه چيز درتغيير است ، هيچ چيزی ثابت و يكنواخت باقی نميماند . اجتماع بشر نيزاز اين قاعده مستثنی نيست و چگونه ممكن است يك سلسله قوانين اجتماعیبرای هميشه بتواند ثابت و باقی بماند ؟ اگر صرفا از نظر فلسفی اين مسئله را مورد توجه قرار دهيم جوابش واضحاست . آنچيزی كه همواره در تغيير است ، نو و كهنه ميشود ، رشد و انحطاطدارد ، ترقی و تكامل دارد همانا مواد و تركيبات مادی اينجهان است . واما قوانين جهان ثابت است ، مثلا موجودات زنده طبق قوانين خاصی تكاملپيدا كرده و ميكنند و دانشمندان قوانين تكامل را بيان كردهاند . خودموجودات زنده دائما در تغيير و تكاملند . اما قوانين تغيير و تكامل چطور؟ البته قوانين تغيير و تكامل متغيير و متكامل نيستند و سخن ما دربارهقوانين است . در اينجهت فرق نميكند كه قانون مورد نظر يك قانون طبيعیباشد يا |