قوانين حياتی و زيستی ، مانند قوانين ستارگان سخت و بيرحم و غير قابلمقاومت است . ازدواج ، وحدت و اتصال است ، و طلاق ، جدائی و انفصال . وقتی كهطبيعت قانون جفتجوئی و اتصال زن و مرد را باينصورت وضع كرده است كه ازطرف يك نفر اقدام برای تصاحب است و از طرف نفر ديگر عقب نشينی برایدلبری و فريبندگی ، احساسات يكطرف را بر اساس در اختيار گرفتن شخصطرف ديگر و احساسات آن طرف ديگر را بر اساس در اختيار گرفتن قلب اوقرار داده است ، وقتی كه طبيعت ، پايه ازدواج را بر محبت و وحدت وهمدلی قرار داده نه بر همكاری و رفاقت ، وقتی كه طبيعت منظور خانوادگیرا بر اساس مركزيت جنس ظريفتر و گردش جنس خشنتر بگرد او قرار دادهاست ، خواه ناخواه جدائی و انفصال و از هم پاشيدگی اين كانون و متلاشیشدن اين منظومه را نيز تابع مقررات خاصی قرار ميدهد . در مقاله 15 از يكی از دانشمندان نقل كرديم كه : " جفتجوئی عبارتاست از حمله برای تصرف در مردان و عقب نشينی برای دلبری و فريبندگی درزنان . چون مرد طبعا حيوان شكاری است عملش تهاجمی و مثبت است و زنبرای مرد همچون جايزهای است كه بايد آنرا بربايد ، جفتجوئی جنگ است وپيكار و ازدواج تصاحب و اقتدار " . پيمانی كه اساسش بر محبت و يگانگی است نه بر همكاری و رفاقت ، قابلاجبار و الزام نيست ، با زور و اجبار قانونی میتوان دو نفر را ملزمساخت كه با يكديگر همكاری كنند و پيمان همكاری خود را بر اساس عدالتمحترم بشمارند و ساليان دراز |