مرد آنگاه در امر زناشوئی احساس شكست میكند كه زن محبوب خود را پيدانكرده باشد ، يا اگر پيدا كرده است نتوانسته باشد او را در اختيار خودبگيرد . همه اينها يك فلسفه دارد . پيوند و اتحاد محكمتر و عميقتر . برای چهاين پيوند ؟ برای اينكه زن و مرد از زندگی لذت بيشتری ببرند ؟ نه ، تنهااين نيست ، شالوده اجتماع انسانی و بنيان تربيت نسل آينده بر اين اساسنهاده شده است . نظريه يك خانم روانشناس در مجله زن روز شماره صد و يك يك بحث روانشناسی از يك خانمروانشناس بنام كليودالسون نقل كرده است . اين خانم ميگويد : " بعنوان يك زن روانشناس ، بزرگترين علاقهاممطالعه روحيه مردهاست . چندی پيش بمن مأموريت داده شد كه تحقيقاتیدرباره عوامل روانی زن و مرد بعمل آورم و باين نتيجه رسيدهام : 1 - تمام زنها علاقمندند كه تحت نظر شخص ديگری كار كنند و بطور خلاصهاز مرئوس بودن و تحت نظر رئيس كار كردن بيشتر خوششان میآيد .2 - تمام زنها میخواهند احساس كنند كه وجودشان مؤثر و مورد نياز است" . سپس اين خانم اينطور اظهار عقيده میكند : " بعقيده من اين دو نياز روحی زن از اين واقعيت سرچشمه ميگيرد كهخانمها تابع احساسات و آقايان تابع عقل هستند . بسيار ديده شده كهخانمها از لحاظ هوش نه فقط با مردان برابری |