يابد و زنان را بی واسطه پدر يا شوهر هيچگونه دخالتی در امر مذهب نبوده. . . و چون در اجرای مراسم مذهبی سهيم نبودند از ساير مزايای خانوادگینيز قهرا بی بهره بودند ، چنانكه بعدها كه وراثت ايجاد شد زنان از اينحق محروم شدند " . محروميت زن از ارث علل ديگر نيز داشته است ، از آن جمله ضعف قدرتسربازی زن است ، آنجا كه ارزشها بر اساس قهرمانيها و پهلوانيها بود ويكی مرد جنگی را به از صد هزار آدم ناتوان ميدانستند زن را بخاطر عدمتوانائی بر انجام عمليات دفاعی و سربازی از ارث محروم ميكردند .عرب جاهليت از همين نظر مخالف ارث بردن زن بود و تا پای مردی ولودر طبقات بعدی در ميان بود به زن ارث نميداد ، لهذا وقتی كه آيه ارثنازل شد و تصريح كرد به اينكه : " « للرجال نصيب مما ترك الوالدان و الاقربون و للنساء نصيب مماترك الوالدان و الاقربون مما قل منه او كثر نصيبا مفروضا »" باعثتعجب اعراب شد . اتفاقا در آن اوقات برادر حسان بن ثابت شاعر معروفعرب مرد و از او زنی با چند دختر باقی ماند . پسر عموهای او همه دارائیاو را تصرف كردند و چيزی به زن و فرزندان او ندادند ، زن او شكايت نزدرسول اكرم برد . رسول اكرم آنها را احضار كرد . آنها گفتند زن كه قادرنيست سلاح بپوشد و در مقابل دشمن بايستند اين ما هستيم كه بايد شمشيردست بگيريم و از خودمان و از اين زنها دفاع كنيم . پس ثروت هم بايدمتعلق بمردان باشد ، ولی رسول اكرم حكم خدا را به آنها ابلاغ كرد . |