دختران بلزوم جلب موافقت پدران اعتراض كند . من تعجب ميكنم از كسانيكه هر روز با داستانهائی از قبيل داستان بيوكو زهره و عادل و نسرين مواجه هستند و میبينند و ميشنوند و باز هم دخترانرا به تمرد و بی اعتنائی نسبت به اولياءشان توصيه ميكنند . اين كارها از نظر من نوعی تبانی است ميان افرادی كه مدعی دلسوزی نسبتبه زن هستند و ميان صيادان و شكارچيان زن در عصر امروز ، اينها برای آنهاطعمه درست ميكنند ، تير آوری مينمايند و شكارها را بسوی آنها رم ميدهند. نويسنده 40 پيشنهاد در شماره 88 مجله زن روز ميگويد : " ماده 1043مخالف و ناقض همه مواد قانونی مربوط به بلوغ و رشد است . و نيز مخالفاصل آزادی انسانها و منشور ملل متحد است . . . " مثل اينكه نويسنده چنين تصور كرده است كه مفاد ماده مزبور اينست كهپدران حق دارند از پيش خود دختران را بهر كس كه بخواهند شوهر دهند . ياحق دارند بی جهت مانع ازدواج دختران خود بشوند . اگر اختيار ازدواج بدست خود دختران باشد و موافقت پدر را شرط صحتازدواج بدانيم آنهم بشرط اينكه پدر سوء نيت يا كج سليقگی خاصی كه مانعازدواج دختر بشود نداشته باشد چه عيبی دارد و چه منافاتی با اصل آزادیانسانها دارد ؟ اين يك احتياط و مراقبتی است كه قانون برای حفظ زنتجربه نكرده كرده است و ناشی از نوعی سوء ظن بطبيعت مرد است .نويسنده مزبور ميگويد : - " قانونگذار ما دختر را در سن سيزده سالگی ، پيش از آنكه رشد فكریپيدا كند و اصولا معنی ازدواج و همسر |