ثانيا اگر زود پير شدن زن و غليان نيروی جنسی مرد موجب اصلی اينكاربوده است چرا مردم مشرق زمين همان راه مردم مغرب زمين را در قرون وسطیو قرون جديد پيش نگرفتند و بجای تعدد زوجات ، طبيعت خود را با فحشاء وزن بازی آزاد اقناع نكردند ؟ زيرا در مغرب زمين بقول " گوستاولوبون "رسم وحدت زوجه رسمی است كه فقط در كتابهای قانون درج است و درمعاشرتهای مغرب زمين اثری از آن نيست . و باز بقول او - در مشرق زمين تعدد زوجات بشكل قانونی يعنی قبول تعهدهمسری نسبت به زن و مسؤوليت پدری نسبت بفرزندان او وجود داشته است ودر مغرب زمين بشكل سالوسانه و غير قانونی : يعنی بشكل معشوقهبازی ورفيقهبازی بدون قبول تعهد همسری نسبت به زن و تعهد پدری نسبت بهفرزندان او . وضع چند همسری در مغرب زمين من در اينجا لازم ميدانم شرح مختصری از وضع چند همسری بشكل مغرب زمينیدر قرون وسطی از زبان يكی از مورخان محقق مغرب زمين نقل كنم تاخوانندگان محترم و همه كسانيكه مشرق زمين را بنام تعدد زوجات و احيانابنام حرمسراداری مورد انتقاد قرار ميدهند و آنرا مايه سرافكندگی مشرقزمين در مقابل مغرب زمين ميشمارند بدانند كه آنچه در مشرق زمين وجودداشته با همه معايب و جنبههای ننگين آن ، نسبت به جرياناتی كه از ايننظر در مغرب زمين ميگذشته ، هزار درجه فضيلت دارد . " ويل دورانت " در جلد 17 تاريخ تمدن فصلی دارد تحت عنوان " سستیاخلاق " . در اين فصل وضع اخلاق عمومی را در ايتاليا |