خون رگهای متعصب بجوش میآيد و فرياد ميزنند اين پيشنهاد بر خلاف اصولانسانيت است و اصلا طبع و نهاد زن هم با آن مباينت دارد . در پاسخ بايدگفت تنها اين پيشنهاد مخالف با اصل بردگی زن است . همچنانكه يك مالبيش از يك مالك ندارد و يا اگر هم داشته باشد محصول آن پس از افرازباز بيك مالك بر میگردد . زن هم چون بنا بقوانين صريح و ضمنی كشور مادر حكم اموال است از اين رو نبايد بيشتر از يك مالك داشته باشد . . ." در صفحه 73 آن كتاب ميگويد : " ما ميتوانيم بگوئيم همچنانكه مرد تا چهار زن میتواند داشته باشد ،زن هم چون بشر است و با مرد برابر ، بايد بتواند حقوقی را كه او دارددارا شود . نتيجه اين صغری ، كبری منطقی برای مردان بسيار وحشت آورميشود . اينجاست كه خون در رگهای آنان بجوش میآيد و با چهرهایبرافروخته و چشمانی آتشبار فرياد ميزنند چگونه زن میتواند بيش از يكشوهر داشته باشد ؟ ما در پاسخ با سردی و آرامی ميگوئيم چرا مرد میتواندبيش از يك زن داشته باشد . ؟ " ما در اينجا نميخواهيم ترويج فساد اخلاق كنيم ، و نمیخواهيم عفت وپاكدامنی زنان را ناچيز و بيهوده بگيريم ، ولی میخواهيم به مردانبفهمانيم كه درباره زن عقيده آنان چنانكه ميپندارند بر پايهای محكم وتزلزل ناپذير جای ندارد . زن يكی است و مرد يكی . هر دو با هم برابرند .اگر بمردان از لحاظ اينكه مردند حق داده شده است كه تا چهار زن بگيرند ،بايد زنان هم همين حق را داشته باشند . اگر فرضا از لحاظ عقل تواناتر ازمرد نباشد ، بايد اذعان كرد كه تجلی روح و كيفيات نفسانی در زن ضعيفتراز |