اسلامی عميقا در آنها اثر كند ناراضی بود و آنرا خطری برای نسل آيندهبشمار میآورد ، و بديهی است كه اين علت امر موقتی بيش نبود . و علتاين كه مسلمين آنوقت زير بار اين تحريم خليفه رفتند اين بود كه فرمانخليفه را بعنوان يك مصلحت سياسی و موقتی تلقی كردند نه بعنوان يكقانون دائم . والا ممكن نبود خليفه وقت بگويد پيغمبر چنان دستور دادهاست و من چنين دستور ميدهم و مردم هم سخن او را بپذيرند . ولی بعدها در اثر جريانات بخصوصی " سيره " خلفای پيشين ، بالاخص دوخليفه اول يك برنامه ثابت تلقی شد و كار تعصب ، به آنجا كشيد كه شكليك قانون اصلی بخود گرفت . لهذا ايرادی كه در اينجا بر برادران اهلسنت ما وارد است بيش از آن است كه بر خود خليفه وارد است . خليفهبعنوان يك نهی سياسی و موقت ( نظير تحريم تنباكو در قرن ما ) نكاحمنقطع را تحريم كرد . ديگران نميبايست به آن شكل ابديت بدهند .بديهی است كه نظريه علامه كاشف الغطاء ناظر بدين نيست كه آيا دخالتخليفه از اصل صحيح بود يا نبود ؟ و هم ناظر بدين نيست كه آيا مسألهازدواج موقت جزء مسائلی است كه ولی شرعی مسلمين میتواند ولو برای مدتموقت قدغن كند يا نه ؟ بلكه صرفا ناظر بدين جهت است كه آنچه در آغازصورت گرفت با اين نام و اين عنوان بود و به همين جهت مواجه با عكسالعمل مخالف از طرف عموم مسلمين نگرديد . بهر حال نفوذ و شخصيت خليفه و تعصب مردم در پيروی از سيرت و روشكشور داری او سبب شد كه اين قانون در محاق نسيان و فراموشی قرار گيرد واين سنت كه مكمل ازدواج دائم است و تعطيل آن ناراحتيها بوجود میآوردبرای هميشه متروك بماند . اينجا بود كه ائمه اطهار كه پاسداران دين مبين هستند |