مايل نيستم وارد نزاع اسلام برانداز شيعه و سنی بشوم . در اينجا فقط اشارهمختصری به تاريخچه اين مسئله ميكنم . مسلمانان اتفاق و اجماع دارند كه در صدر اسلام ازدواج موقت مجاز بودهاست و رسول اكرم در برخی از سفرها كه بانها اجازه ازدواج موقت ميدادهاست . و همچنين مورد اتفاق مسلمانان از همسران خود دور ميافتادند و درناراحتی بسر ميبردند به آنها اجازه ازدواج موقت ميداده است . و همچنينمورد اتفاق مسلمانان است كه خليفه دوم در زمان خلافت خود نكاح منقطع راتحريم كرد . خليفه دوم در عبارت معروف و مشهور خود چنين گفت : " دوچيز در زمان پيغمبر روا بود من امروز آنها را ممنوع اعلام ميكنم و مرتكبآنها را مجازات مينمايم : متعه زنها و متعه حج " . گروهی از اهل تسنن عقيده دارند كه نكاح منقطع را پيغمبر اكرم خودش دراواخر عمر ممنوع كرده بود و منع خليفه در واقع اعلام ممنوعيت آن از طرفپيغمبر اكرم بوده است . ولی چنانكه ميدانيم عبارتی كه از خود خليفهرسيده است خلاف اين مطلب را بيان ميكند . توجيه صحيح اين مطلب همان است كه علامه كاشف الغطاء بيان كردهاند .خليفه از آنجهت بخود حق داد اين موضوع را قدغن كند كه تصور ميكرد اينمسئله داخل در حوزه اختيارات ولی امر مسلمين است هر حاكم و ولی امریميتواند از اختيارات خود بحسب مقتضای عصر و زمان در اين گونه اموراستفاده كند . بعبارت ديگر نهی خليفه نهی سياسی بود نه نهی شرعی و قانونی ، طبق آنچهاز تاريخ استفاده ميشود ، خليفه در دوره زعامت ، نگرانی خود را ازپراكنده شدن صحابه در اقطار كشور تازه وسعت يافته اسلامی و اختلاط با مللتازه مسلمان پنهان نميكرد ، تا زنده بود مانع پراكنده شدن آنها از مدينهبود ، بطريق اولی از امتزاج خونی آنها با تازه مسلمانان قبل از آنكهتربيت |