مجله زن روز خواهش ميكنم هر طور هست يك نسخه از قانون مدنی تهيه و درقسمتهای ذيل دقت كنند . در قانون مدنی ، فصل ششم از كتاب نكاح ، مخصوص نكاح منقطع است و سهجمله ساده هم بيش نيست . اول اينكه نكاح وقتی منقطع است كه برای مدتمعينی واقع شده باشد . دوم اينكه مدت نكاح منقطع بايد كاملا معين شود ، سوم اينكه احكام مربوطبه مهر و ارث در نكاح منقطع همان است كه در فصلهای مربوط به مهر و ارثگفته شده است . نويسنده محترم چهل پيشنهاد خيال كرده است كه آنچه از اول كتاب نكاحدر پنج فصل گفته شده است همه مربوط به نكاح دائم است و تنها اين سهماده به نكاح منقطع مربوط است . غافل از اينكه تمام مواد آن پنج فصل جزآنجا كه تصريح شده است مانند ماده 1069 و يا آنچه مربوط بطلاق است ،مشترك است ميان نكاح دائم و منقطع مثلا ماده 1062 كه ميگويد : " نكاحواقع ميشود بايجاب و قبول بالفاظيكه صريحا دلالت بر قصد ازدواج نمايد "مخصوص نكاح دائم نيست ، بهر دو نكاح مربوط است . شرائطی كه برای عاقديا عقد يا زوجين ذكر كرده است نيز مربوط بهر دو نكاح است . اگر قانونمدنی نكاح منقطع را تعريف نكرده است برای اينست كه نيازی به تعريفنداشته است . همچنانكه نكاح دائم را نيز تعريف نكرده است و مستغنی ازتعريف دانسته است . قانون مدنی هر لفظ صريحی كه دلالت بر ازدواج و وقوعزوجيت بكند برای عقد كافی دانسته است خواه در نكاح دائم ، خواه در نكاحمنقطع . ولی اگر لفظی مفهوم ديگری غير از زوجيت داشته باشد از قبيلمعاوضه و داد و ستد و اجاره و كرايه برای صحت عقد نكاح چه دائم و چهمنقطع كافی نيست . |