سنين اوايل بلوغ طبيعی از عهده شغلی كه تا آخر عمر بعهده او گذاشته ميشدبرميايد ، در دوران جديد ابدا امكان پذير نيست . يك پسر موفق در دورانتحصيل كه دبستان و دبيرستان و دانشگاه را بدون تأخير و رد شدن در امتحانآخر سال و يا در كنكور دانشگاه گذرانده باشد در 25 سالگی فارغ التحصيلميگردد و از اين ببعد ميتواند درآمدی داشته باشد . قطعا سه چهار سال همطول ميكشد تا بتواند سر و سامان مختصری برای خود تهيه كند و آماده ازدواجدائم گردد . همچنين است يك دختر موفق كه دوران تحصيل را ميخواهند طیكند . جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسی شما اگر امروز يك پسر محصل هجده ساله را كه شور جنسی او باوج خودرسيده است ، تكليف بازدواج بكنيد بشما ميخندند . همچنين است يك دخترمحصل شانزده ساله . عملا ممكن نيست اين طبقه در اين سن زير بار ازدواجدائم بروند و مسئوليت يك زندگی را كه وظايف زيادی برای آنها نسبتبيكديگر و نسبت بفرزندان آيندهشان ايجاد ميكند بپذيرند .كداميك ؟ رهبانيت موقت يا كمونيسم جنسی يا ازدواج موقت ؟ از شما ميپرسم ، آيا با اين حال ، با طبيعت و غريزه چه رفتاری بكنيم ؟آيا طبيعت حاضر است بخاطر اينكه وضع زندگی ما در دنيای امروز اجازهنميدهد كه در سنين شانزده سالگی و هجده سالگی ازدواج كنيم ، دوران بلوغرا بتأخير بيندازد و تا ما فارغ التحصيل نشدهايم ، غريزه جنسی از سر مادست بردارد ؟ آيا جوانان حاضرند يكدوره " رهبانيت موقت " را طی كنند و خود راسخت تحت فشار و رياضت قرار دهند تا زمانيكه |