بطرف ديگر يا ابوين او برای وصلت منظور داده است مطالبه كند . اگر عينهدايا موجود نباشد ، مستحق قيمت هدايائی خواهد بود كه عادتا نگاه داشتهميشود . مگر اينكه آن هدايا بدون تقصير طرف ديگر تلف شده باشد " .اين ماده مربوط به اشيائيست كه طرفين بيكديگر اهدا ميكنند و چنانكهملاحظه ميفرمائيد در اين ماده هيچگونه قيد نشده است كه يكطرف بدون علتموجه وصلت را بهمزده باشد ، قيد " بدون علت موجه " استنباط بی جائیاست كه آقای مهدوی كردهاند . عجبا كسانی كه از درك مفهوم چند ماده ساده قانون مدنی ناتوانند ( بااينكه يك عمر كارشان بررسی آنها بوده است و سالها بودجه مملكت را بنامتخصص فنی در درك اين قوانين مصرف كردهاند ) چگونه داعيه تغيير قوانينآسمانی را كه هزاران ملاحظات و ريزهكاريها در آنها بكار رفته است در سرمیپرورانند . اين نكته نيز ناگفته نماند كه آقای مهدوی تا پنج سال قبل كهمشغول تأليف كتاب " پيمان مقدس يا ميثاق ازدواج " بودهاند ، جملهبالا را بصورت " بدون علت و موجبی " قرائت ميكردهاند . در كتابخودشان فصل مشبعی داد و فرياد راه انداختهاند كه مگر در دنيا كاری بدونعلت و موجب ممكن است ، اما اخيرا متوجه شدهاند كه سالها اين جمله راغلط قرائت ميكرده و ميفهميدهاند و جمله مزبور " بدون علت موجهی "بوده است . از ايرادات ديگری كه در فصل خواستگاری به نويسنده پيشنهادها وارد است، فعلا صرفنظر ميكنم . |