رو خيانت ، حتی در قرون وسطی نيز برابر شواهد موجود 90 درصد از جوانانبدفعات رفيقه عوض میكردند و 50 درصد از مردان زن دار بهمسرانشان خيانتميورزيدند . رابرت كينزی محقق معروف امريكائی در گزارشش ( كه به كينزیراپورت مشهور شده ) نوشته است : مردان و زنان امريكائی در بيوفائی وخيانت دست ساير ملل دنيا را از پشت بستهاند . . كينزی در قسمت ديگرگزارشش آورده است زن بر خلاف مرد از تنوع جوئی در عشق و لذت بيزاراست . بهمين دليل بعضی اوقات از رفتار مرد سر در نمیآورد . ولی مردتنوع جوئی را نوعی ماجراجوئی تلقی میكند ، آسان از راه به در ميرود وبنظر او آنچه مهم است لذت جسمی است نه لذت عاطفی و روحی . تظاهر بهتماس عاطفی و روحی در مرد فقط تا وقتی است كه فرصتی برای درك لذتجسمی پيش نيامده است . روزی پزشك مشهوری بمن گفت : " پوليگام "بودن مرد ( تنوع دوستی و تعدد خواهی ) و " منوگام " بودن زن ( انحصارخواهی و يكهشناسی ) يك امر بديهی است ، زيرا در مرد ميليونها سلول "اسپرم " توليد ميشود ، در حالی كه زن در دوران آمادگی جز يك تخم ازتخمدان توليد نميكند . صرفنظر از فرضيه كينزی ، بد نيست از خودمانبپرسيم آيا وفادار بودن برای مرد مشكل است ؟ " هانری دومنترلان " فرانسوی در پاسخ اين سؤال نوشته است " وفاداربودن برای مرد مشكل نيست ، بلكه غير ممكن است ، يك زن برای يك مردآفريده شده است و يك مرد برای زندگی و همه زنها . مرد اگر بتاريكیميپرد و بزنش خيانت میكند تقصير خودش نيست ، تقصير خلقت و طبيعتاست كه همه عوامل |