كه در اينمدت ناراحتيها و عصبانيتهائی كه موجب تصميم به طلاق شده استاز ميان برود و زن و مرد بزندگی عادی خود برگردند . بعلاوه ، آنجا كه كراهت از طرف مرد باشد و طلاق بصورت رجعی صورت گيرد، مدتی را بنام " عده " برای مرد مهلت قرار داده كه میتواند در آنمدت رجوع كند . اسلام به ملاحظه اينكه هزينه ازدواج و هزينه عده و نگهداری فرزندان را بهعهده مرد گذاشته است يك مانع عملی برای مرد تراشيده است . مردی كهبخواهد زن خود را طلاق دهد و زن ديگر بگيرد ، بايد نفقه عده زن اول رابدهد ، هزينه فرزندانی كه از او دارد بر عهده بگيرد ، برای زن نو مهرقرار دهد ، و از نو زير بار هزينه زندگی او و فرزندانی كه بعدا از اومتولد میشود برود . اين امور به علاوه مسؤوليت سرپرستی كودكان بی مادر ، دورنمای وحشتناكیاز طلاق برای مرد میسازد و خود به خود جلو تصميم او را به طلاق میگيرد .گذشته از همه اينها ، اسلام آنجا كه بيم انحلال و از هم پاشيدگی كانونخانوادگی در ميان باشد لازم دانسته است كه دادگاه خانوادگی تشكيل وحكميت برقرار گردد . باين ترتيب كه يكنفر داور به نمايندگی از طرف مردو يكنفر داور ديگر به نمايندگی از طرف زن برای رسيدگی و اصلاح معينمیشوند . داوران منتهای كوشش خود را درباره اصلاح آنها بعمل میآورند و اختلافاتآنها را حل ميكنند و احيانا با مشورت قبلی با خود زن و مرد اگر جدائیميان آنها را اصلح تشخيص دادند آنها را از يكديگر جدا ميكنند . البتهاگر در ميان خاندان زوجين افرادی باشند كه صلاحيت حكميت داشته باشندآنها نسبت به |