اسلام ، از هر عامل انصراف از طلاق استقبال میكند 1 - ممكنست بعضی افراد از گفتههای پيش چنين نتيجهگيری كنند كه مامدعی هستيم برای طلاق مرد هيچگونه مانعی نبايد به وجود آورد ، همينكه مردیتصميم به طلاق گرفت بايد راهرا از هر جهت بروی او باز گذاشت . خير ،چنين نيست آنچه ما درباره نظر اسلام گفتيم فقط اين بود كه از زور و جبرقانون نبايد به عنوان مانع در جلو مرد استفاده كرد . اسلام از هر چيزی كه مرد را از طلاق منصرف كند استقبال میكند ، اسلامعمدا برای طلاق شرائط و مقرراتی قرار داده كه طبعا موجب تأخير افتادن طلاقو غالبا موجب انصراف از طلاق میگردد . اسلام علاوه بر اينكه مجريان صيغه و شهود و ديگرانرا توصيه كرده كه باكوششهای خود مرد را از طلاق منصرف كنند ، طلاق را جز در حضور دو شاهد عادلصحيح نميداند ، يعنی همان دو نفری كه اگر بنا باشد طلاق در حضور آنهاصورت بگيرد بواسطه خاصيت عدالت و تقوی خود منتهای سعی و كوشش را برایايجاد صلح و صفا ميان زن و مرد بكار ميبرند . اما اينكه امروز معمول شده است كه مجری طلاق صيغه طلاق را در حضور دونفر عادل جاری ميكند كه زوجين را هرگز نديده و نمیشناسند و فقط اسمی اززوجين در حضور آنها برده ميشود ، مطلب ديگری است و ربطی بنظر و هدفاسلام ندارد ، معمول ميان ما اينست كه مجريان طلاق دو نفر عادل را پيدامیكنند و نام زوجين را در حضور آنها ميبرند . مثلا ميگويند : زوج ، احمد وزوجه فاطمه ، من بوكالت از زوج زوجه را طلاق دادم . اما اين احمد و فاطمهكيست ؟ آيا عدلين كه بعنوان شهود |