بزرگترين اعجاز اسلام در تشخيص اين مكانيسم است . علت اينكه دنيایغرب نتوانسته است بر مشكلات خانوادگی فائق آيد و هر روز مشكلی برمشكلات آن افزوده است عدم توجه بهمين جهت است . اما خوشبختانهتحقيقات علمی تدريجا آنرا روشن ميكند . من مانند اين آفتاب عالمتابروشن میبينم كه دنيای غرب در پرتو علم تدريجا اصول اسلامی را در مقرراتخانوادگی خواهد پذيرفت . و البته من هرگز تعليمات متين و نورانی اسلامرا با آنچه باين نام در دست مردم است يكی نمیدانم . آنچه بنيان خانوادگی را استوار میسازد بيش از تساوی است آنچه دنيای غرب در حال حاضر خود را فريفته آن نشان ميدهد " تساوی "است . غافل از آنكه مسئله تساوی را در چهارده قرن پيش اسلام حل كردهاست . در مسائل خانوادگی كه نظام خاصی دارد چيزی بالاتر از " تساوی "وجود دارد . طبيعت در اجتماع مدنی فقط قانون تساوی را وضع كرده و گذشتهولی در اجتماع خانوادگی جز تساوی قوانين ديگری نيز وضع كرده است . تساویبه تنهائی كافی نيست كه روابط خانوادگی را تنظيم كند . ساير قوانينطبيعت را در اجتماع خانوادگی بايد شناخت .تساوی در فساد متأسفانه كلمه تساوی بواسطه تكرار و تلقين زياد خاصيت اصلی خودشرا ازدست داده است . كمتر فكر ميكنند كه مقصود از تساوی ، تساوی در حقوقاست . خيال ميكنند همين قدر كه مفهوم " تساوی " در يك موردی صدق كردكار تمام است . بعقيده |