من از ساده دلی بعضی از ناقلان حديث شيعی مذهب تعجب ميكنم كه از طرفیاز پيغمبر اكرم و ائمه اطهار اخبار و احاديث بسيار زيادی روايت ميكنندكه خداوند دشمن ميدارد يا لعنت ميكند ، مردمان بسيار طلاق را ، پشت سرشمينويسند : امام حسن مرد بسيار طلاقی بوده . اين اشخاص فكر نكردهاند كهيكی از سه راه را بايد انتخاب كنند . يا بگويند طلاق عيب ندارد و خداوندمرد بسيار طلاق را دشمن نميدارد ، يا بگويند امام حسن مرد بسيار طلاق نبودهاست ، يا بگويند العياذ بالله امام حسن پا بند دستورهای اسلام نبوده است، اما اين آقايان محترم از يكطرف احاديث مبغوضيت طلاق را صحيح و معتبرميدانند و از طرف ديگر نسبت بمقام قدس امام حسن خضوع و تواضع ميكنند واز طرف ديگر نسبت بسيار طلاقی را برای امام حسن نقل ميكنند و بدون اينكهانتقاد كنند از آن ميگذارند . بعضی كار را به آنجا كشانيدهاند كه گفتهاند اميرالمؤمنين علی عليهالسلاماز اين كار فرزندش ناراحت بود . در منبر بمردم اعلام كرد كه بپسرم حسنزن ندهيد زيرا دختران شما را طلاق ميدهد . اما مردم جواب دادند ما افتخارداريم كه دخترانمان همسر فرزند عزيز پيغمبر بشود . او دلش خواستنگهميدارد و اگر دلش نخواست طلاق ميدهد . شايد بعضیها موافقت دختران و فاميل دختران را بطلاق برای اينكهمبغوضيت و منفوريت طلاق از ميان برود كافی بشمارند خيال كنند طلاق آنوقتمنفور است كه طرف راضی نباشد ، اما در مورد زنيكه مايل است بافتخارینائل گردد و چند صباحی با مرد مايه افتخارش زندگی كند طلاق مانعی ندارد . |