اين فرضيه همانست كه كليسای كاتوليك قرنهاست طرفدار آنست و بهيچقيمتی حاضر نيست از آن دست بردارد . طرفداران اين فرضيه در جهان رو به كاهشند ، امروز جز در ايتاليا و دراسپانيای كاتوليك باين قانون عمل نميشود . مكرر در روزنامهها ميخوانيمكه فرياد زن و مرد ايتاليائی از اين قانون بلند است و كوششها ميشود كهقانون طلاق به رسميت شناخته شود و بيش از اين ازدواجهای ناموفق بوضعملالت بار خود ادامه ندهند . چندی پيش در يكی از روزنامههای عصر مقالهای از روزنامه ديلی اكسپرستحت عنوان " ازدواج در ايتاليا يعنی بندگی زن " ترجمه شده بود و منخواندم . در آن مقاله نوشته بود : در حال حاضر بواسطه عدم وجود طلاق درايتاليا عملا افراد بسياری از مردم بصورت نامشروع روابط جنسی برقرارميكنند . طبق نوشته آن مقاله " در حال حاضر بيش از پنج ميليون نفرايتاليائی معتقدند كه زندگی آنها چيزی نيست جز گناه محض و روابطنامشروع " . در همان روزنامه ، از روزنامه فيگارو نقل كرده بود كه ممنوعيت طلاقمشكل بزرگی برای مردم ايتاليا بوجود آورده است ، بسياری تابعيت ايتاليارا به همين خاطر ترك كردهاند ، يك مؤسسه ايتاليائی اخيرا از زنان آنكشور نظر خواسته است كه آيا اجرای مقررات طلاق بر خلاف اصول مذهبی استيا نه ؟ 97 درصد از زنان باين پرسش پاسخ منفی دادهاند " . كليسا در نظر خود پافشاری ميكند و به تقدس ازدواج و لزوم استحكام هرچه بيشتر آن استدلال ميكند . |