بخش دهم حق طلاق افزايش روز افزون طلاق ، يا بيماری قرن بيستم . دنيای امروز از طرفی بر عوامل اجتماعی طلاق میافزايد و از طرفی میخواهدبا زور قانون جلو طلاق را بگيرد . پنج فرضيه درباره طلاق . آيا لازمه تقدس ازدواج اينست كه راه طلاق به كلی بسته باشد ؟ مشكلات اجتماعی با قانون تنها حل نمیشود . طلاق از نظر اسلام مبغوضترين چيزها است . آيا راست است كه امام حسن " مطلاق " بوده است ؟ آنجا كه ركن اساسی ، عاطفه است از اجبار قانونی كاری ساخته نيست .خاموشی شعله محبت مرد به حيات خانوادگی پايان میدهد و خاموشی شعلهمحبت زن ، آنرا نيمه جان میسازد . اسلام با چسباندن زن به مرد با زور موافق نيست . دنيای غرب در افزودن بر فساد و انحراف به زن و مرد سهم " مساوی "داده است . مرد ، كوهسار است و زن ، چشمه ، فرزندان به منزله گلها و شكوفهها .صلح و سازش ميان زن و مرد از نوع " صلح مسلح " نمیتواند باشد .موانعی كه اسلام برای طلاق ايجاد كرده است . دادگاه خانوادگی از نظر قرآن . همان قانونی كه ماهيت ازدواج را " تصاحب " قرار داده ، ماهيت طلاقرا " رهائی " قرار داده است . حق طلاق ، غير از حق فسخ است . طلاق به صورت يك حق طبيعی ، مخصوص مرد است ، اما |