او تعلق دارد تصرف كند و در عين حال بر مرد لازم دانسته كه بودجه خانوادهرا تأمين كند ، مخارج زن و فرزندان و نوكر و كلفت و مسكن و غيره رابپردازد . چرا و بچه علتی ؟ متأسفانه غرب مابهای ما بهيچوجه حاضر نيستند درباره اين امور ذرهایفكر كنند ، چشمها را بروی هم ميگذارند و عين انتقاداتی را كه غربيان برسيستمهای حقوقی خودشان ميكنند ، و البته آن انتقادات صحيح هم هست ،اينها در مورد سيستم حقوقی اسلام ذكر ميكنند . واقعا اگر كسی بگويد نفقه زن در غرب تا قرن نوزدهم چيزی جز جيره خواریو نشانه بردگی زن نبوده است راست گفته است ، زيرا وقتی كه زن موظفباشد مجانا داخله زندگی مرد را اداره كند و حق مالكيت نداشته باشدنفقهای كه باو داده ميشود از نوع جيرهای است كه به اسير يا علوفهای استكه بحيوانات باركش داده ميشود . اما اگر قانون بخصوصی در جهان پيدا شود كه اداره داخله زندگی مرد رابعنوان يك وظيفه لازم از دوش زن بردارد و به او حق تحصيل ثروت و استقلالكامل اقتصادی بدهد ، در عين حال او را از شركت در بودجه خانوادگی معافكند ، ناچار فلسفه ديگری در نظر گرفته و بايد در اطراف آن فلسفه تأملكرد . محجوريت زن فرنگی تا نيمه دوم قرن نوزدهم در شرح قانون مدنی ايران تأليف دكتر شايگان صفحه 362 چنين نوشته شده :" استقلالی كه زن در دارائی خود دارد و فقه شيعه از ابتدا |