را بسراسر هستی سرايت میدهند ، ميگويند قانون عشق و جذب و انجذاب برسراسر موجودات و مخلوقات حكومت میكند ، با اين خصوصيت كه موجودات ومخلوقات از لحاظ اينكه هر موجودی وظيفه خاصی را بايد ايفا كند متفاوتند، سوز در يك جا و ساز در جای ديگر قرار داده شده است . فخرالدين عراقی شاعر معروف ميگويد : ساز طرب عشق كه داند كه چه ساز است كز زخمه آن نه فلك اندر تك وتاز است رازی است در اين پرده گر آنرا بشناسی دانی كه حقيقت ز چه در بندمجاز است عشق است كه هر دم بدگر رنگ درآيد ناز است بجائی و بيك جای نيازاست در صورت عاشق چه درآيد همه سوز است در كسوت معشوق چه آيد همه سازاست ما در مقاله چهارده از اين سلسله مقالات آنجا كه تفاوتهای زن و مرد رابيان ميكرديم گفتيم كه نوع احساسات زن و مرد نسبت بيكديگر يك جورنيست . قانون خلقت ، جمال و غرور و بی نيازی را در جانب زن ، ونيازمندی و طلب و عشق و تغزل را در جانب مرد قرار داده است . ضعف زندر مقابل نيرومندی بدنی به همين وسيله تعديل شده است و همين جهت موجبشده كه همواره مرد از زن خواستگاری ميكرده است ، قبلا ديديم كه طبق گفتهجامعهشناسان ، هم در دوره مادرشاهی و هم در دوره پدرشاهی مرد بوده استكه بسراغ زن ميرفته است . |