را بفهمند و مكمل يكديگر باشند ولی هيچگاه يكی نمیشوند و بهمين دليل استكه زن و مرد ميتوانند با هم زندگی كنند ، عاشق يكديگر بشوند و از صفات واخلاق يكديگر خسته و ناراحت نشوند . پروفسور ريك مقايسههائی ميان روحيه زن و مرد بعمل آورده و تفاوتهائیبدست آورده است . از آنجمله ميگويد : " برای مرد خسته كننده است كه دائم نزد زنی كه دوستش دارد بسر برد .اما هيچ لذتی برای زن بالاتر از اين نيست كه هميشه در كنار مرد موردعلاقهاش بسر برد . " مرد دلش میخواهد هر روز به همان حالت هميشگی باقی بماند . اما يكزن هميشه میخواهد موجود تازهای باشد و هر صبح با قيافه تازهتری از بستربرخيزد . " بهترين جملهايكه يك مرد میتواند بزنی بگويد : اصطلاح " عزيزم ترادوستت دارم " است . زيباترين جملهای كه يك زن بمرد مورد علاقهاشمیگويد ، جمله " من بتو افتخار میكنم " ميباشد . " اگر مردی در دوران زندگيش با چندين معشوقه بسر برده باشد بنظر زنانديگر مردی جالب توجه میآيد . مردها از زنی كه بيش از يك مرد درزندگيش وجود داشته باشد بدشان میآيد . " مردها وقتی كه پير ميشوند احساس بدبختی میكنند ، چون تكيهگاه خوديعنی كارشان را از دست میدهند . زنهای مسن احساس رضايت میكنند . چونبهترين چيزها را از نظر خودشان دارا هستند : يك خانه و چندين نوه ." خوشبختی از نظر مردها بدست آوردن مقام و شخصيتی |