گيسوان بلند دارد و عقل كوتاه " ، " زن آخرين موجود وحشی است كه مرداو را اهلی كرده است " ، " زن برزخ ميان حيوان و انسان است " وامثال اينها . از اين عجيبتر اينكه برخی از غربيان اخيرا با يك گردش صد و هشتاددرجهای اكنون میخواهند با هزار و يك دليل ثابت كنند كه مرد موجود ناقصالخلقه و پست و زبون ، و زن موجود كامل و برتر است . اگر كتاب " زن جنس برتر " اشلی مونتاگو را كه در مجله زن روز منتشرمیشد خوانده باشيد میدانيد كه اين مرد با چه زور زدنها و مهمل بافیهامیخواهد ثابت كند كه زن از مرد كاملتر است . اين كتاب تا آنجا كهمستقيما مطالعات پزشكی يا روانی يا آمار اجتماعی را عرضه ميدارد بسيارگرانبها است ، ولی آنجا كه خود نويسنده شخصا به " استنتاج " ميپردازدو ميخواهد برای هدف خود كه همان عنوان كتاب است نتيجهگيری كند مهملبافی را به نهايت ميرساند . چرا بايد يك روز زن را اينقدر پست و زبونو حقير بخوانند كه روز ديگر مجبور شوند برای جبران مافات ، همه آننواقص و نقائص را از روی زن بردارند و روی مرد بگذارند . چه لزومی داردكه تفاوتهای زن و مرد را به حساب ناقص بودن يكی و كاملتر بودن ديگریبگذاريم كه مجبور شويم گاهی طرف مرد را بگيريم و گاهی طرف زن را ؟اشلی مونتاگو از طرفی اصرار دارد زن را جنسا برتر از مرد معرفی كند واز طرف ديگر امتيازات مرد را مولود عوامل تاريخی و اجتماعی بشمارد نهمولود عوامل طبيعی . به هر حال تفاوتهای زن و مرد " تناسب " است نه نقص و |